صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

صدرا همه زندگی من

خاطره روز زایمان

سلام پسر قشنگم.سلام به روی ماهت.بالاخره من و تو بهم رسیدیم و من اون صورت قشنگتو دیدم.آره پسرم تو به دنیا اومدی .واقعاً زبونم بند اومده.نمی دونم از کجا برات بنویسم.بذاراز همون صبح روز یازدهم بنویسم.صبح نماز که بیدار شدم دیگه نخوابیدم.هرچندکه تو طول شبم نخوابیده بودم .نمازمو خوندمو و سعی کردم کارامو بکنم. تقریباً ساعتهای 7 بود که باباجونو بیدار کردم.واقعاً دلم می خواست بدونم چه احساسی داره از اینکه به زودی پدر می شه.اما من متوجه احساساتش نمی شدم.فقط منو دلداری میداد تا نترسم.کم کم حاضر شدیم و من دوربین فیلم برداری رو آوردم تا برای آخرین بار با شما ازتو دلم خداحافظی کنم.خلاصه که باباجون یه کمی فیلم گرفت و منو از زیر قرآن رد کرد و راهی شدیم.اول...
11 ارديبهشت 1390
1