تمرین استقلال
این روزها پسرکم در حال تمرین کردن است!!
تمرین مســـــــتــــقـــل شدن.
تمرین راه رفتن ؛ غذا خوردن؛ بالا رفتن؛ پایین آمدن.کشف کردن!!!
او وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود.مرحله که دیگر دوست ندارد به مادرش وابسته باشد.او دیگر حاضر نیست هر غذایی را که من فکر میکردم خوب است بخورد.حاضر نیست با هر اسباب بازی که به دستش میدهم بازی کند .حال اوست که میخواهد ریاست کند.او نه گفتن را یاد میگرد و فرآیند تفرد را آغاز میکند.او برای خودش فردی میشود.مستقل و آزاد.
اما با تمام همه اینها هنوز به من وابسته ست و حاضر نیست آغوش گرم مادرش را با غریبه ای که با نشان دادن شکلات از او میخواهد به آغوشش رود عوض کند.
عزیزم مستقل شدن نصفه نیمه ات مبارک
خداوندا فرزندم کمک کن تا تمامی گامهایش در راه راست باشد.