صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

صدرا همه زندگی من

برنامه روزانه مامان و صدرا بعد از تعطیلی کار

1390/7/10 17:32
نویسنده : مامان آتی
377 بازدید
اشتراک گذاری

برنامه روزانه مامان و صدرا بعد از تعطیلی کار

برنامه زندگیمون عوض شده پسرم صبحا تقریبا بین ساعت 9 و 10 بیدار میشیم .مامان برای صدرا فرنی درست میکنه و اگر هم نشه صدرا شیر خودشو میخوره .وقتی سیر شد نزدیک دو ساعت بیدار میمونه و بعد بازم خوابش میاد. صدرا همچنان تو گهواره ای که براش تو خونه بستیم میخوابه و  روششو عوض نکرده .روش خوبیه غیر از زمانی که تو مهمونی هستیم که منو باباش باید یه پتو بگیریم دستمون و صدرا رو تاب بدیم.

وقتی صدرا میخوابه خونه باید تو سکوت مطلق باشه حتی صدای اسپیس صفحه کلید مامان، صدرا رو بیدار میکنه و خلاصش اینکه صدرا حتی توی خوابم مامانو راحت نمیذاره.

وقتی بیدار میشه دوباره گرسنشه .به احتمال زیاد مامان براش سوپ درست کرده که میخوره درغیر اینصورت بازم شیرشو میخوره.تایم بازی کردن و فضولی کردن و به همه جا سرکشیدن صدرا میرسه.

یادم شد بگم تو این غیبت دوماهه مامان پسرم خیلی کارا رو یاد گرفتی که یکی از مهمتریناش 4 دست و پا کردنه که اول به صورت سینه خیز بود و کم کم تکامل پیدا کرد. جدیدا دستتو به هرجا بتونی گیر بدی میگیری و بلند میشی.

نمیدونم چه سریه اما نقطه مورد علاقه صدرا  تو خونه کوریدور بین دستشویی و حمامه.

تا چشم برمیگردونم صدرا اونجاست .و اگر در حمام باز باشه صد در صد تو حمامه.

اینو بگم پسرم که حمامو خیلی دوست داری  و تا صدای آب از حمام میاد هر جور شده خودتو به اونجا میرسونی.

بعد از کنجکاوی های فراوان و بعد از اینکه جیغ مامانو حسابی درمیاری همسایه طبقه پایین میاد صدرا رو میبره که مبادا بلایی سرش بیاد .نبودن صدرا خیلی طول نمیکشه چون پدر همسایه پایینی هم دراومده صدرا دوباره تحویل مامانش میشه.

دیگه صدرا خوابش میاد دوباره گهواره و خواب. اینجا اگه مامان با صدرا بخوابه صدرا لطف میکنه و یه دو ساعتی میخوابه .اما اگه قرار باشه مامان سرو صدا راه بندازه و کاراشو بکنه صدرا نیم ساعته بیداره.

خلاصه حالا عصر شده و حوصله مامانم سر رفته .

اگه مامان حالش خوب باشه با صدرا زده بیرون و به احتمال زیاد جایی که میره خونه مامان بزرگه . و اگه مامان بیحوصله باشه زنگ میزنه به بابا جون که زود بیاد خونه.

شب شده و باباجون صدرا اومده .تا چشمش به باباش میفته شروع میکنه به گریه کردن که یعنی زودی بیا و منو بغل کن.

باباجون صدرا هم با تمام خستگیش کلی با صدرا بازی میکنه تا مامان شامو درست کنه.

بعد از شام چون بابا خیلی خسته است صدرا تحویل مامان میشه و بابا جون میخوابه.

یک ساعتی مامان با صدرا سر و کله میزنه و وقتی کم کم مامانم خسته میشه صدرا رو میخوابونه و خستگی از سرش میپره و میره سراغ کامپیوتر!!!!!!

صدرا توی طول شب سه الی چهار بار بیدار میشه چون گلوش خشک میشه و باید یک قلپ شیر بخوره یا پستونکش از دهنش در اومده که باید جاسازی بشه.

حالا دوباره صبح شده و روزی نو شروع میشه!

من این برنامه روزانه رو دوست دارم .از اینکه به زندگیم و پسرم میرسم خوشحالم و از اینکه وقتم مال خودمه.

مامان تصمیم داره تا یکساله شدنت خونه داری کنه عزیزم و بعد از اینکه بتونم پسرگلمو مهد بذارم اونوقت یک کار جدیدو شروع میکنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم
11 مهر 90 11:07
مامان مهد نه
مریم
11 مهر 90 11:10
یب معرفت تکای آخر شب چرا ننوشتی.برنامه بلاتغییر هر شبه ما